گروه دستان و همایون شجریان – اجرای سال ۸۷

گروه دستان و همایون شجریان - اجرای سال ۸۷

گروه دستان و همایون شجریان – اجرای سال ۸۷

این اجرا ضبط شده‌ی شبی هست که برق تالار بزرگ کشور دقیقا در ابتدای کنسرت رفته بود. تا جایی که یادمه شب چهارم اجرا بود و شب سوم هم مشکل قطعی برق در بخش دوم کنسرت به وجود آمده بود و فقط میکروفن‌ها برق داشتند. و مونیتورهای تالار چیزی نشون نمیدادند. به همین دلیل به امید آمدن برق و اینکه بتونن ضبط تصویری از کنسرت داشته باشن در شب چهارم یعنی همین شب، اول بخش دوم کنسرت(آلبوم خورشید آرزو) رو اجرا کردن در قسمت دوم قیژک کولی رو.
تنها شانسی که داشتیم این بود که اون شب استاد شجریان هم تشریف آورده بودن و وقتی کنسرت با نیم‌ساعت تاخیر میخواست آغاز بشه اومدن و سخنرانی جالبی کردن(من این قسمت رو ضبط نکردم ولی فایل صحبتشون دراین فایل موجود هست و از وبلاگ دل‌آواز در اینجا قرارش دادم) و در آخر کنسرت هم همراه با همایون، مرغ سحر رو اجرا کردن که قبلا فایل تصویری این اجرا رو قرار داده بودم.
فرق این اجرا با دو آلبوم، جدا ازحس و حالش، شعر آوازی هست که متفاوت با آلبوم قیژک کولی خونده شده!

گزارش وبلاگ همایون شجریان در مورد این شب کنسرت را هم از اینجا بخوانید

hashiye

دانلود از مدیافایر – دانلود از آپلودبوی

 آموزش دانلود

hashiye

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را
شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده ی سر در کمند را
بگذار سر به سینه من تا بگویمت
اندوه چیست؟ عشق کدامست؟ غم کجاست؟
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمری است در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم آنچنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با مَنَت
تو آسمان آبیِ آرام و روشنی
من چون کبوتری که پَرم در هوای تو
یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب
بیمار خنده های تو ام بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب

******

ای صبا گر بگذری بر زلف مشک افشان او
همچو من شو گرد یک یک حلقه گردان او
گاه از چوگان زلفش حلقه‌ی مشکین ربای
گاه خود را گوی گردان در خم چوگان او
جان او در جان تو گم گشت و دل از دست رفت
درد او از حد بشد گر می‌کنی درمان او
خوش خوشی در چین زلفش پیچ تا مشکین کنی
شرق تا غرب جهان از زلف مشک افشان او

******

امشب به پاس صحبت دیرین خدای را
با او بگو حکایت شب زنده داریم
با او بگو چه می کشم از درد اشتیاق
شاید وفا کند بشتابد به یاریم
ای دل چنان بنال که آن ماه نازنین
آگه شود ز رنج منو عشق پاک من
با او بگو که مهر تو از دل نمیرود
هرچند بسته مرگ کمر بر هلاک من
ای آسمان بسوز دل من گواه باش
کز دست غم به کوه و بیابان گریختم
داری خبر که شب همه شب دور از آن نگار
مانند شمع سوختم و اشک ریختم

******

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی
سلطان من خدا را زلفت شکست ما را
تا کی کند سیاهی چندین درازدستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

******

خوشا دردی که درمانش تو باشی
خوشا راهی که پایانش تو باشی
خوشا چشمی که رخسار تو بیند
خوشا مُلکی که سلطانش تو باشی
خوشا آن دل که دلدارش تو گردی
خوشا جانی که جانانش تو باشی
چه خوش باشد دل امیدواری
که امید دل و جانش تو باشی
گل و گلزار خوش آید کسی را
که گلزار و گلستانش تو باشی
مپرس از کفر و ایمان بی دلی را
که هم کفر و هم ایمانش تو باشی

******

وطن! وطن! نظر فکن به من که من
به هر کجا، غریب‌وار که زیر آسمان دیگری غنوده‌ام
همیشه با تو بوده‌ام همیشه با تو بوده‌ام
اگر که حال پرسی‌ام تو نیک می‌شناسی‌ام
من از درون قصه‌ها و غصه‌ها برآمدم
چه غمگنانه سال‌ها که بال‌ها زدم به روی بحر بی‌کناره‌ات
که در خروش آمدی به جنب و جوش آمدی
به اوج رفت موج‌های تو
که یاد باد اوج‌های تو
کنون اگر که خنجری میان کتف خسته‌ام
اگر که ایستاده‌ام و یا ز پا فتاده‌ام
برای تو، به راه تو شکسته‌ام
سپاه عشق در پی است شرار و شور کار ساز با وی است
دریچه‌های قلب باز کن سرود شب شکاف آن ز چار سوی این جهان
کنون به گوش می‌رسد من این سرود ناشنیده را به خون خود سروده‌ام
وطن! وطن! تو سبز جاودان بمان که من
پرنده‌ای مهاجرم که از فراز باغ با صفای تو
به دوردست مه گرفته پر گشوده‌ام

******

در تارهای عشق تو پیچیده‏ام عزیز
بر بند سخت زلف تو تابیده‏ام عزیز
از آفتاب مهر تو روییده‌ام ز خاک
در سایه‌سار سرو تو آسوده‌ام عزیز
از آفتاب مهر تو روییده‌ام ز خاک
در سایه‌سار سرو تو آسوده‌ام عزیز
چون برگ زرد به‌روی زمین سرد
جانانه در گذار تو افتاده‌ام عزیز

******

خرامان از درم بازآ کت از جان آرزومندم
به دیدار تو خوشنودم به گفتار تو خرسندم
اگر چه خاطرت با هر کسی پیوندها دارد
مباد آن روز و آن خاطر که من با جز تو پیوندم
به جانت کز میان جان ز جانت دوستتر دارم
به حق دوستی جانا که باور دار سوگندم
مکن رغبت به هر سویی به یاران پراکنده
که من مهر دگر یاران ز هر سویی پراکندم
اگر خود نعمت قارون کسی در پایت اندازد
کجا همتای من باشد که جان در پایت افکندم
به خواری در پیت سعدی چو گرد افتاده می‌گوید
پسندی بر دلم گردی که بر دامانت نپسندم

******

رنگ در رنگ و به هر رنگ هزارانش طیف
نغمه در نغمه به هر نغمه به یاد یاران
قیژک کولی کوک است
دراین تنگی عصر
راست در پرده ی اندوه و فغان باران
می زند بی که نگاهی فکند بر چپ و راست
رفته از دست و درافتاده زمستی از پای
قیژک کولی کوک است در این تنگی عصر
رعد را عربده بگسسته ولی پیوسته قیژک کولی
در همهمه ای
هایاهای هایاهای
قیژک کولی در همهمه ای هایاهای هایاهای
قیژک کولی کوک است دراین تنگی عصر
پرده دیگر مکن و راه مگردان کولی
هم مگر همرهی زخمه ی طوق تو کند
دلی از گریه سبکبار
در این تنگ غروب
رنگ در رنگ و به هر رنگ هزارانش طیف
نغمه در نغمه
به هر نغمه

******

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی
جانا روا نباشد خون ریز را حمایت
رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت

******

زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا
چه گرمیم چه گرمیم از این عشق چو خورشید
چه پنهان و چه پنهان و چه پیداست خدایا
زهی شور زهی شور که انگیخته عالم
زهی کار زهی بار که آن جاست خدایا
زهی ماه زهی ماه زهی باده همراه
که جان را و جهان را بیاراست خدایا
فتادیم فتادیم بدان سان که نخیزیم
ندانیم ندانیم چه غوغاست خدایا
نه دامیست نه زنجیر همه بسته چراییم
چه بندست چه زنجیر که برپاست خدایا

(این پست کلا ۹۸۰ بار دیده شده که ۱ بار آن برای امروز بوده)

12 thoughts on “گروه دستان و همایون شجریان – اجرای سال ۸۷

  1. ممنون از زحمات شما، لطفا فایل ها رو برای مدت محدود در سایت هم قرار بدید، من که از فیسبوک استفاده نمی کنم به امید قطعه جدیدی هر روز به سایت سر میزنم، ممنون میشم اگر به مدت محدود قطعات را در سایت هم قرار بدهید.

  2. با سلام
    من یه آواز خصوصی از استاد شجریان دارم که توی لیست شما نبود. آواز با همراهی ویلن هست و کیفیتش هم خوبه؛ با مصرع (( چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست)) شروع میشه.
    چطور می تونم این آواز را بفرستم و از لیست آواز انتخاب کنم؟

  3. با درود . مهبد جان با توجه به توضیحاتی که از شب برگزاری این کنسرت داده اید آیا کیفیت این کار اساسآ پائین است؟ چون من بعد از ذخیره سازی وقتی به آن گوش دادم قابل شنیدن نیست و صدا دائم پائین بالا میشود و انگار از فاصله دور صدا ضبط شده و اگر این توضیحات نبود مطمئن میشدم که فایل من ایراد و باید مجدد آنرا دانلود کنم , بهر حال سپاسگذار میشوم در این باره توضیحی بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *