افتخار آفاق – محمدرضا شجریان، داریوش پیرنیاکان، جمشید عندلیبی و همایون شجریان

افتخار آفاق

افتخار آفاق

کنسرت سه‌گاه

خواننده : محمدرضا شجریان
تار : داریوش پیرنیاکان
نی : جمشید عندلیبی
تمبک : همایون شجریان

hashiye

دریافت با لینک مستقیمدریافت از آپلودبوی

فایل صوتی

پخش آنلاین کنسرت افتخار آفاق :

دریافت از تلگرام

 آموزش دانلود

hashiye

به گرد دل همی‌گردی چه خواهی کرد می دانم
چه خواهی کرد دل را خون و رخ را زرد می دانم
یکی بازی برآوردی که رخت دل همه بردی
چه خواهی بعد از این بازی دگر آورد می دانم
به حق اشک گرم من به حق آه سرد من
که گرمم پرس چون بینی که گرم از سرد می دانم
مرا دل سوزد و سینه تو را دامن ولی فرق است
که سوز از سوز و دود از دود و درد از درد می دانم
به دل گویم که چون مردان صبوری کن دلم گوید
نه مردم نی زن ار از غم ز زن تا مرد می دانم
دلا چون گرد برخیزی ز هر بادی نمی‌گفتی
که از مردی برآوردن ز دریا گرد می دانم

******************

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
از هر کرانه تیر دعا کرده‌ام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود
ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود
خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود
در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یا رب مباد آن که گدا معتبر شود
حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست
دم درکش ار نه باد صبا را خبر شود

*******************

گریه را به مستی بهانه کردم
شکوِه‌ها ز دست زمانه کردم
آستین چـو از دیده برگرفتم
سیل خون به دامان روانه کردم
دلا خموشی چرا چو خم نجوشی چرا
برون شد از پرده راز تــو پرده‌پوشی چرا
راز دل همان به نهفته ماند
گفتنش چو نتوان نگفته ماند
فتنه به که یک چند خفته ماند
گنج بر درِ دل خزانه کردم

*******************

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطف‌های بی‌کران کرد
کجا گویم که با این درد جان سوز
طبیبم قصد جان ناتوان کرد
چرا چون لاله خونین دل نباشم
که با من نرگس او سر گِران کرد
بدان سان سوخت چون شمعم که بر من
صراحی گریه و بربط فغان کرد
میان مهربانان کی توان گفت
که یار ما چنین گفت و چنان کرد
صبا گر چاره داری وقت وقت است
که درد اشتیاقم قصد جان کرد
عدو با جان حافظ آن نکردی
که تیر چشم آن ابروکمان کرد

******************

افتخار همه آفاقی و محبوب منی
شمع جمع همه عشاق به هر انجمنی
به سر زلف پریشان تو دل های پریش
همه خو کرده چو عارف به پریشان سخنی
ز چه رو شیشه دل می‌شکنی
تیشه بر ریشه جان از چه زنی
سیم اندامی ولی سندگی
سست پیمانی و پیمان شکنی

******************

اگر درد من به درمان رسد چه میشه؟
شب هجران گر به پایان رد چه میشه؟
اگر بار غم به منزل رسد چه گردد؟
سر من اگر به سامان رسد چه میشه؟
ز غمت خون می گریم بنگر چون می گریم
ز مژه دل می ریزد ز جگر خون می آید
افتخار دل و جان می آید
یار بی پرده عیان می آید

******************

تو دوری از برم دل در برم نیست
هوای دیگری اندر سرم نیست
به جان دلبرم کز هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نیست
آرام جانم سرو روانم! من بی تو نمانم
بیا ای نازنین! بیا ای مه جبین!دردت به جانم

******************

دست بنه بر دلم از غم دلبر مپرس
چشم من اندرنگر از می و ساغر مپرس
عشق چو لشکر کشید عالم جان را گرفت
حال من از عشق پرس از من مضطر مپرس
هست دل عاشقان همچو تنوری به تاب
چون به تنور آمدی جز که ز آذر مپرس
مرغ دل تو اگر عاشق این آتش است
سوخته پر خوشتری، هیچ تو از پر مپرس
گر تو و دلدار، سر هر دو یکی کرده‌اید
پای دگر کژ منه، خواجه از این سر مپرس

******************

دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی‌گیرد
ز هر در می‌دهم پندش ولیکن در نمی‌گیرد
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی‌گیرد
خدا را رحمی ای منعم که درویش سر کویت
دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد
۱.۷.۴۶بیا ای ساقی گلرخ بیاور باده رنگین
که فکری در درون ما از این بهتر نمی‌گیرد
میان گریه می‌خندم که چون شمع اندر این مجلس
زبان آتشینم هست لیکن در نمی‌گیرد
من این دلق مرقع را بخواهم سوختن روزی
که پیر می فروشانش به جامی بر نمی‌گیرد

******************

چنان مستم چنان مستم من امشب
که از چنبر برون جستم من امشب
چنان چیزی که در خاطر نیابد
چنانستم چنانستم من امشب
به جان با آسمان عشق رفتم
به صورت گر در این پستم من امشب
بشوی ای عقل دست خویش از من
که در مجنون بپیوستم من امشب
چو واگشت او پی او می‌دویدم
دمی از پای ننشستم من امشب

(این پست کلا ۲,۶۲۸ بار دیده شده که ۱ بار آن برای امروز بوده)

10 thoughts on “افتخار آفاق – محمدرضا شجریان، داریوش پیرنیاکان، جمشید عندلیبی و همایون شجریان

  1. با سلام این یاد ایام نیست.استاد در ابتدا و انتها تصنیفهای آسمان عشق را میخواند و در وسط چند تصنیف دیگرمیخوانند آوازها نیز این اشعار حافظ است ترسم که اشک در غم ما دربدر شود و همجنین دل از من برد و روی از من نهان کرد و دلم جز عشق مهرویان طریقی بر نمی گیرد.با تشکر.حسینی

  2. سلام. و ممنون بابت این آثار زیبا اما چرا در ۴shared آپ نمیکنید؟ سایت مدیا فایر فیلتر شده و با فیلتر شکن هم نمیشود این فایلهای بزرگ را دانلود کرد.مرسی

  3. تا چند روز دیگه مدیافایر باز میشهمدیا فایر چون لینک مستقیم میده برای فایلهای با حجم بالا بهتره چون میشه وسط دانلود متوقفش کرد اما با ۴shared نمیشه همچین کاری کرد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *