نرگس مست – اجرای خصوصی محمدرضا شجریان، احمد عبادی و محمد موسوی در تاریخ ۲۸ مرداد سال ۱۳۶۰
در مایهی اصفهان
در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۱ کیفیت بهتری از این اجرا جایگزین نسخهی قبلی شد.
128kbps – ۶۹.4MB : مستقیم – آپلودبوی
پخش آنلاین نرگس مست :
من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم
کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم
بپرس حال من آخر چو بگذری روزی
که چون همی گذرد روزگار مسکینم
ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی
که بی وجود عزیزت جهان نمی بینم
چو روی دوست نبینی جهان ندیدن به
شب فراق منه شمع پیش بالینم
ضرورت است که عهد وفا به سر برمت
و اگر جفا به سر آید هزار چندینم
بگرد بر سرم ای آسیای دور زمان
به هر جفا که توانی که سنگ زیرینم
*****
من از تو روی نپیچم گرم بیازاری
روا بود ز نکویان تحمل خواری
به هر سلاح که خون مرا بخواهی ریخت
حلال کردمت الا به تیغ بیزاری
اگر به صید روی وحشی از تو نگریزد
که در کمند تو راحت بود گرفتاری
به انتظار عیادت که دوست می آید
خوش است بر دل رنجور عشق بیماری
تو میروی و مرا جان و دل به جانب توست
ولی چه سود که جانب نگه نمی داری
گرت چو من غم عشقی زمانه پیش آرد
دگر غم همه عالم به هیچ نشماری
حکایت من و مجنون به یکدگر ماند
نیافتیم و بمردیم در طلب کاری
*****
من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم
گر چه درد آلود فقرم شرم باد از همتم
گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم
*****
خوشا دردی!که درمانش تو باشی
خوشا راهی! که پایانش تو باشی
خوشا چشمی!که رخسار تو بیند
خوشا ملکی! که سلطانش تو باشی
خوشا آن دل! که دلدارش تو گردی
خوشا جانی! که جانانش تو باشی
چه خوش باشد دل امیدواری
که امید دل و جانش تو باشی!
همه شادی و عشرت باشد، ای دوست
در آن خانه که مهمانش تو باشی
*****
در هوایت بیقرارم روز و شب
سر ز پایت برندارم روز و شب
روز و شب را همچو خود مجنون کنم
روز و شب را کی گذارم روز و شب
جان و دل میخواستی از عاشقان
جان و دل را میسپارم روز و شب
تا نیابم آن چه در مغز منست
یک زمانی سر نخارم روز و شب
تا که عشقت مطربی آغاز کرد
گاه چنگم گاه تارم روز و شب
*****
خبر از عشق ندارد که ندارد یاری
دل نخوانند که صیدش نکند دلداری
جان به دیدار تو یک روز فدا خواهم کرد
تا دگر بر نکنم دیده به هر دیداری
غم عشق آمد و غم های دگر جمله ببرد
سوزنی باید که از پای در آرد خاری
می حرام است ولیکن تو بدین نرگس مست
نگذاری که ز پیشت برود هشیاری
خبرت هست که خلقی ز غمت بی خبرند
حال افتاده نداند که نیفتد باری
میروی خرم و خندان ونگه می نکنی
که نگه میکند از هر طرفی غمخواری
سرو آزاد به بالای تو می ماند راست
لیکنش با تو میسر نشود رفتاری
سعدیا دوست نبینی و به وصلش نرسی
مگر آن وقت که خود را ننهی مقداری
*****
شنیدم رهروی در سرزمینی
همی گفت این معما با قرینی
که ای صوفی شراب آنگه شود صاف
که در شیشه برآرد اربعینی
درون ها تیره شد باشد که از غیب
چراغی برکند خلوت نشینی
ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
سلام.از جاودانه های استاد است.بسیار ممنون
افسوس که کیفیت صوتی پایینی داره
درود دوباره
این اجرا کامل هم نیست،اگر امکانش باشه در جستجوی اجرای کامل و باکیفیت بهتر باشید و ارائه کنید بسیار سپاسگزار میشم
سلامت و پاینده باشید
با سپاس از سایت بسیار خوبتون ♥️😍
خیلی ممنون بابت قرار دادن این اجراهای زیبا از استاد شجریان:-)
خواهی داشتم و اون این که ، اجرای خصوصی خواهم که بر زلفت هر دم زنم شانه شعر از شوریده شیرازی و اثر استاد عزیز شجریان رو هم میشه قرار بدید ؟ ♥️🙏تو گوگل و سیات سرچ کردم پیدا نکردم شاید اشتباه میکنم البته که اگر این طور هست عذر میخوام 🙏
خدا قوت و واقعا یک دنیا تشکر ♥️♥️
درود درود درود
نمی دونم با چه زبانی تشکر کنم از این کار ارزشمندتان که تشنگان باده عشق را جامی می دهید
در غزل سعدی نوشته اید
خبر از عشق ندارد که مبارک یاری
درستش اینه:
خبر از عشق ندارد که ندارد یاری
مبارک اصلا معنا نداره
درود و سپاس
تصحیح شد