مرغ همایون – اجرای خصوصی محمدرضا شجریان، فرهنگ شریف، محمد موسوی و جهانگیر ملک
در سهگاه
45MB – 128kbps : دریافت با لینک مستقیم – دریافت از آپلودبوی
پخش آنلاین مرغ همایون :
دانلود با کیفیت پایینتر : قسمت ۱ – قسمت ۲
ببر اندوه دل و مژده گلزار بیار
نکته روح فزا از دهن دوست بگو
نامه خوش خبر از عالم اسرار بیار
تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمه ای از نفحات نفس یار بیار
به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز
بی غباری که پدید آید از اغیار بیار
گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب
بهر آسایش این دیده خون بار بیار
خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست
خبری از بر آن دلبر عیار بیار
شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس مژده گلزار بیار
روزگاری است که دل چهره مقصود ندید
ساقیا آن قدح آینه کردار بیار*****
خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود
ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی
آنچه در مذهب ارباب طریقت نبود
خیره آن دیده که آبش نبرد گریه عشق
تیره آن دل که در او شمع محبت نبود
دولت از مرغ همایون طلب و سایه او
ز آنکه با زاغ و زغن شهپر دولت نبود
*****
دلم تنگه نذونم صبر کردن
ز دلتنگی شدم رازی به مردن
ز شرم روی تو مو در حجابم
نذونم عرض حالم با تو کردن
*****
دلا چونی دلا چونی دلا چون
همه خونی همه خونی همه خون
ز بهر لیلی سیمین عذاری
چو مجنونی چو مجنونی چو مجنون
*****
الهی آتش عشقم به جان زن
شرر ز آن شعله بر استخوان زن
چو شمعم برفروز از آتش عشق
بر آن آتش دلم پروانه سان زن
به عالم کس مبادا چون مو آیین
به آیین کس نبودستی به آیین
هر آنکه حال موش باور نمی بو
مو آیین بی مو آیین بی مو آیین
*****
من از روز ازل دیوانه بودم
دیوانه روی تو
سرگشته کوی تو
سرخوش از باده مستانه بودم
در عشق و مستی افسانه بودم
نالان از تو شد چنگ و عود من
تار موی تو تار و پود من
دیوانه مدهوشم ساغر نوشم زچشمه نوش تو
هستی دهد ما را گلرخسارا بهار آغوش تو
چو به ما نگری غم دل ببری
که از باده نوشین تری
سوزم همچو گل از سودای دل
دل رسوای تو من رسوای دل
گرکه به خاک و خون کشیدی مرا
روزی که دیدی مرا
بازآ که در شام غمم
صبح امیدی مرا
پسر بد! برو وبلاگ یه دختر رو اسپم بارون کن نه من که امیدی بهش نیست :)
حالا خوبه وبلاگت خراب بشه میتونی بندازی گردن من مثل بعضیا (شکلک خنده شیطانی هاها)
مثل اینکه هر وقت من نظر میدم بقیه رو از وبلاگت فراری میدم :)
جذبت بالاست …
با سلام البته اون آدم اصفهانیه همان دکتر جواد آذر هستند که چندین کار با استاد شحریان انجام داده اند ومعروفترین آن تصنیف معروف هر دمی چون نی در کاست سرو چمان می باشد. در هر حال از کارهای زیبای شما متشکرم.پیگیر وبلاگ شما حسینی
دوست عزیز ایشون امیر اسماعیل آذر هستن. ممنون که وبلاگ بنده رو دنبال میکنید