موسیقی مردمی
بخش دوم: نقش آواز ایرانی در موسیقی مردم
در بخش اول از مقالات موسیقی مردمی به موضوعات مختلفی اشاره داشتیم؛ از جمله گفتیم خوانندگان موسیقیمردمی دارای صدایی فنی و رسا هستند و در بخش دوم به نقشی که آواز ایرانی در بین آهنگسازان و خوانندگان مردمی دارد اشاره میکنیم.
در طول تاریخ مردم خاص و عام با هر تفکر، تخصص و سلیقهای اقدام به خوانش آواز میکردند و هرکدام از شیوههای آوازی که از درون این حرکت آوازی مردم شکلگرفته است در جای خود قابلاحترام و یکتاست و از نظر میراث فرهنگی بسیار با اهمیت است. ما با بررسی آوازهایی که در موسیقی مردمی اجرا شده است به چندگونه لحن و شیوه آوازخوانی میرسیم که در زیر به آنها اشاره میکنیم؛ قابلذکر است این دستهبندی بهصورت کاملاً سلیقهای و بر مبنای برداشت نویسنده این نوشتار و در جهت تفهیم نقش آواز در موسیقی مردمی مطرح میشود.
- عدهای از خوانندگان موسیقی مردمی آواز را بهاصطلاح رایج، بهصورت “غزلخوانی” اجرا میکنند. معمولاً گردش ملودی غزلخوانی در نتهای محدودی است که از بُعدِ فنون طراحی آواز در سطح پایینی هستند اما از بعد تکنیکهای صدایی و ملودیهای روان و قابلفهم برای عام مردم، بسته به اجرای خواننده میتواند در سطح بالایی قرار گیرند. از نظر شعرخوانی، در گونه غزلخوانی میتوان بیتهایی را که از نظر معنایی کاملاً مستقل است اجرا کرد.
در زیر میتوانید به نمونهای از غزلخوانی گوش فرا دهید:
خواننده: رضا جعفری
مایه آواز: دستگاه سه گاه (عربی)
آهنگساز: یدالله بدر
خواننده: جواد یساری
خواننده: گلپا
مایه آواز: بیات اصفهان
خواننده: گلپا
سنتور: محمد حیدری
مایه آواز: دستگاه سه گاه، گوشه مخالف
خواننده: معین
مایه آواز: بیات اصفهان
- تعدادی از خوانندگان موسیقی مردمی، آواز را بهاصطلاح رایج “خراباتی” میخوانند. در اینگونه آوازخوانی بهمانند غزلخوانی از بعد فنون طراحی آواز سطح بالایی را نمیتوان به آن اختصاص داد، ولی از منظر تکنیک، کندهکاریها، کششهای خواننده و ملودی بسیار با حس و حال، جذاب و گیرا است و به شنونده احساس رهایی از قالبها و جایگاههای ساختگی را میدهد و ما با شنیدن این آواز در برابر خود، انسانی را میبینیم که با سادگی و حلاوت بسیار زیادی احساسش را سر میدهد. از نظر شعرخوانی، در گونه خراباتی ما معمولاً با تعداد بیتهای محدودی (۲ تا ۳ بیت) مواجه هستیم از نظر معنایی میتواند مستقل و یا یکپارچه باشند و شاید بتوان گفت در شیوه خراباتی ما با گاههای احساسی مواجه هستیم که وقتی رخ میدهد یک یا دو بیت در لحظه اجرا میشود.
در زیر میتوانید به نمونهای از خراباتی خوانی گوش فرا دهید:
خواننده: مرتضی احمدی
مایه آواز: آواز دشتی، پرده بیات راجه
خواننده: سوسن
مایه آواز: آواز دشتی
- بنا بر برداشت نگارنده این سطور، در طی زمان، آوازهای خراباتی به دست اسماعیلخان مهرتاش که آهنگساز و ردیفدان صاحب سبکی بود پرورش داده شد و علاوه بر تکنیکهای آوایی مستقل و قوی متفاوت، بُعدِ طراحی آوازی آن نیز در سطح بسیار بالایی قرار گرفت و در سطح وسیع و قابلعرضه بین هنرمندان مطرح آواز اصیل ایرانی ازجمله جواد بدیع زاده، ابوالحسن صبا و… قرار گرفت و به “بیاتتهران” مشهور شد. اسماعیلخان با ترکیب دانستههای ردیفیِ خود، آوازهای خراباتی را متحول کرد و به آن هویت آوازی پیشرفتهای بخشید بهنحویکه خوانندگانی که توانایی اجرای آواز بیات تهران را داشته باشند، میباید با استفاده از گوشههای آوازی در طراحی اینگونه از آواز پیش روی کنند. بیات تهران از نظر شعرخوانی این قابلیت را دارد که بیتهای یکپارچه و یا مستقلی در حد اجرای کامل یک دستگاه موسیقی را پوشش دهد و در بیات تهران از نظر تکنیکهای آوایی و طراحی آواز و شعری آهنگساز و خواننده قدرت مانور بالاتری نسبت به گونههای غزلخوانی و خراباتی دارند.
در زیر میتوانید به نمونهای از آواز بیات تهران گوش فرا دهید:
خواننده: محمد رضا شجریان
تار: اسماعیل خان مهرتاش
مایه آواز: دستگاه همایون، پرده بیداد و فرود به درآمد
خواننده: ایرج
مایه آواز: دستگاه سه گاه
خواننده: محمد منتشری
تار: اسدی
مایه آواز: دستگاه سه گاه
خواننده: محمد منتشری
تار: اسماعیل مهرتاش
مایه آواز: دستگاه سه گاه، گوشه مخال
- گونهای دیگر آواز که در موسیقی مردمی اجرا میشود به همان صورت موسیقی ردیفی است که آهنگسازان خوشذوق مردمی چون سعید مهناویان بهدفعات و بسته بهتوان خواننده در دل ترانههای خود آنها را طراحی کرده است و بهواقع همان گوشههای ردیف آوازی است که در دل ترانههای مردمی به شیوهای بسیار زیبا اجرا میشود.
در زیر میتوانید به نمونهای از آوازهایی که مطابق با ردیفهای آوازی است گوش فرا دهید:
خواننده: احمد معینی
آهنگساز: سعید مهناویان
مایه آواز: گوشه عراق
خواننده: احمد معینی
آهنگساز: سعید مهناویان
مایه آواز: گوشه چهارپاره
خواننده: احمد معینی
آهنگساز: سعید مهناویان
مایه آواز: گوشه منصوری
دور از منطق نیست اگر بگوییم درصورتیکه موسیقی مردمی در ۴۷ سال اخیر بهمانند قبل از انقلاب به مسیر خود ادامه میداد امروز شاهد تلفیق کاملتر و زیباتری بین موسیقی مردمی و آوازی بودیم و فاصله بین این دو گونه موسیقی به حد قابلتوجهی کاهشیافته بود و شاهد شکوفا شدن ابعاد جدیدی از زیبایی موسیقی ایرانی بودیم. در اینجا باید اشارهکنیم در اکثر آوازهای مردمی جوشش فراوان احساسات آهنگسازان و خوانندگان وجود دارد. در موسیقی برخی از اجراها با احساس و زیباست اما در برخی از اجراها ما شاهد جوشش، فوران و شور زیادی هستیم و به اعتقاد نگارنده این نوشتار موسیقی ما در موسیقی مردمی به معنای واقعی شاهد بروز چنین جوشش و شوری بودهایم و چهبسا به خاطر همین شور و جوشش درصورتیکه ادامه مییافت میتوانست خود را فرای موسیقی ردیفی و حتی در سطح جهانی بهعنوان موسیقی مردمی (پاپ) مشرق زمین مطرح کند.
محمد مصطفی مهربانی (بیدل) | خرداد ۱۴۰۰
نویسندهی این مقاله جناب محمد مصطفی مهربانی هستند که این نوشته را به صورت اختصاصی برای خصوصی نوشتهاند.
حقوق معنوی این نوشته برای خصوصی محفوظ است.
ممنون از مطالب بسیار زیبای تاریخی موسیقی
باسلام و تشکر بیکران بابت همه چیز…
آواز اولی که در بخش ۳ بنام شجریان ذکر شده بطرز غریبی بنظر میاد که از ایشان نباشد. . گاها بنظر میاد صدای ایرج باشه. و همچنین گاها یادآور صدای بعضی آوازخوانان اصفهان میباشد. .. ممنون میشم که دوستان کارشناس شجریان در این باره نظری قطعی بدند.
دوست گرامی درسته آواز استادشجریانه ولی چون حالت داستان گونه داشته درمایه غزل کوچه باغی خوانده ولی من با اینکه صدای استاد رو ازمیان هزارصدامیشناسم اما راجع به تصنیف کلیدساز شک دارم که استادباشه
با احترام
قطعا شجریانه. صد درصد. شجریان چه خواننده اپرا چه راک، چه پاپ و …..تک بود تک
از این نمونه ها شجریان و جعفری و یساری و معبن و گلپا رو گوش داد. هر سه نفر اول بی نظیر زیبا و موسیقی ناب. امیدوارم گرفتار تعصب نشوم و نباشم. اما شجریان را که هم قرائت قران خوانده اما چند ثانیه اپرا ازو شنیده ام هم موسیقی طنز و فولک ایرانی و …..بزرگترین خواننده ای میدانم که آثارش به دست ما رسیده حتی کمی بهتر بنان طاهزاده ، اقبال اذر و حتی تاج و ظلی و قمر. و به گمانم در هر زمینه ای که فعالیت میکرد به همین جایگاه می رسید از جناب جفری اولین اثری بود که شنیده بودم ولی به راحتی می توان حدس زد با این حجم صدا و ظرافت و ژوست بودن اگر مثلا خوانندگی موسیقی دستگاهی را انتخاب میکردند جایگاهی بس والاتر از از ایرج خواجه امیری، یا محمد معتمدی، و ….پیدا میکردند. در مورد جناب یساری نیز چنین نظری دارم. کااش سنتی پرستان چه شجریان پرست ایرج پرست و لطفی پرست به اهنگسازی اواز جعفری گپش میمردند تسلط تکنیکی نچازنده عود و قانون را می شنیدند و …..نوازنده قانون اشکارا از جناب منصور نریمان که ردیف می نواختند سر تر هستند قبل از این یه ثانیه از ایشان نشنیده و جایگاه رفیع جناب نریمان را می دانم. فضل فروشان و شجریان پرستان و سنت پرستان نمی دانند ساز عود و رباب از سنتور و تار قدمت و اصالت زمانی بیشتری دارد؟