یک شاخه گل ۴۴۷ – دستگاه نوا
گلهای شجریان (۳۰)
خواننده: محمدرضا شجریان
سهتار: احمد عبادی
ویولن: پرویز یاحقی
تنبک: امیرناصر افتتاح
گوینده: فیروزه امیرمعز
غزل آواز: سعدی
اشعار متن برنامه از نظامی گنجه ای، فروغی بسطامی و سیف فرغانی
بر آن شدیم تا با همکاری پیج وزین خانه شجریان تمامِ برنامههای رادیویی محمدرضا شجریان را تحت عنوان «گلهای شجریان» با زمانبندی مشخص خدمت شما همراهان عزیز ارائه کنیم.
ما در سایت پروژهای مجزا به نام اجراهای رادیو را برای شما بزرگان قرار دادیم. تفاوت آن پروژه با مجموعهی گلهای شجریان در پالایش آثاری است که در پروژهی گلهای شجریان ارائه میدهیم. البته سعی کردیم بهترین کیفیت موجود از آثار را هم در اجراهای رادیو قرار دهیم.
192kbps – ۵۷.3MB : مستقیم | آپلودبوی
پخش آنلاین یک شاخه گل ۴۴۷ :
دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند
سروران در ره سودای تو خاک قدمند
شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق
خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند
گاه گاهی بگذر در صف دلسوختگان
تا ثناییت بگویند و دعایی بدمند
هر خم از جعد پریشان تو زندان دلیست
تا نگویی که اسیران کمند تو کمند
زین امیران ملاحت که تو بینی بر خلق
به شکایت نتوان رفت که ایشان حکمند
بندگان را نه گزیرست ز حکمت نه گریز
چه کنند ار بکشی ور بنوازی خدمند
جور دشمن چه کند گر نکشد طالب دوست؟
گنج و مارو گل و خار و غم و شادی به همند
غم دل با تو نگویم که تو در راحت نفس
نشناسی که جگر سوختگان در المند
تو سبکبار قوی حال کجا دریابی
که ضعیفان غمت بارکشان ستمند
سعدیا عاشق صادق زبلا نگریزد
سست عهدان ارادت ز ملامت برمند
****************
یار اگر جلوه کند دادن جان این همه نیست
عشق اگر خیمه زند ملک جهان این همه نیست
نکته ای هست در این پرده که عاشق داند
ور نه چشم و لب و رخسارو دهان اینهمه نیست
خود مگر روز جزا رخ بنمایی ور نه
جلوۀ حور و تماشای جنان اینهمه نیست
کوهکن تا به دل اندیشۀ شیرین دارد
گر به مژگان بکَند کوه گران اینهمه نیست
از دو بینی بگذر تا به حقیقت بینی
که میان حرم و دیر مغان اینهمه نیست
جام می نوش به یاد شه فرخنده شعار
که مدار فلک و دور زمان اینهمه نیست
با سلام
سوالی داشتم از دوستانی که دستی در ادبیات دارند. استاد در مصرع اول از بیت ششم ، کلمه حکمت را با کسره خواندند آیا نباید با ضمه به معنی حکم و فرمان خوانده می شد؟ با توجه به اینکه در مصرع بعدی سعدی می گوید که بندگانت در هر حال خادمان تواند ار بکشی ور بنوازی یعنی چه حکم به کشتن یا نواختن آنها دهی در هر صورت بندگان تواند. در ضمن کلمه المند در دو بیت بعدی را هم با کسره خواندند.آیا لازمه و اقتضاء وزن شعر بود که با کسره خوانده شود؟ با تشکر.
درود .من در مورد این بیت (کلمه حکمت) با نظر شما موافقم. هر چند میتوان حکمت (با کسر ح ) رو هم جوری تفسیر کرد تا درست در بیاد.
درود. در این بیت حَکَم به معنی “”داور”” است، و استاد به درستی با فتح ح تلفظ کرده اند .پیروز باشید.