یک شاخه گل ۴۵۷ – دستگاه سهگاه
گلهای شجریان (۳۲)
خوانندگان: الهه، اکبر گلپایگانی و محمدرضا شجریان
سهتار: احمد عبادی
نی: محمد موسوی
سنتور: رضا ورزنده
آهنگساز: مهدی مفتاح
گوینده: فیروزه امیرمعز
غزل آواز: عماد فقیه و حافظ
شعر تصنیف: سیمین بهبهانی
اشعار متن برنامه از نظیری نیشابوری و فخرالدین خالد
بر آن شدیم تا با همکاری پیج وزین خانه شجریان تمامِ برنامههای رادیویی محمدرضا شجریان را تحت عنوان «گلهای شجریان» با زمانبندی مشخص خدمت شما همراهان عزیز ارائه کنیم.
ما در سایت پروژهای مجزا به نام اجراهای رادیو را برای شما بزرگان قرار دادیم. تفاوت آن پروژه با مجموعهی گلهای شجریان در پالایش آثاری است که در پروژهی گلهای شجریان ارائه میدهیم. البته سعی کردیم بهترین کیفیت موجود از آثار را هم در اجراهای رادیو قرار دهیم.
♦️ امروز انتشار مجموعهی «یک شاخه گل» به پایان رسید و از هفتهی آینده با انتشار برنامههای «گلهای رنگارنگ» در «گلهای شجریان» در خدمت شما همراهان گرامی خواهیم بود.
۱۹۲kbps – ۶۳.9MB : مستقیم | آپلودبوی
پخش آنلاین یک شاخه گل ۴۵۷ :
به دیگری رو نکنم که دیده ام روی تو را
هوای مینو نبود هوایی کوی تو را
نسیم صحرای توام که آمدم به کوی تو
بهارِ سیمای توام نموده ره به سوی تو
من ره تو می پویم ، جز تو را نمی جویم
به سایبانی زنسترن ها
نشسته ام بی شکیب و تنها
فکنده سر چون بنفشه دارم
که بی تو در این بنفشه زارم
آشنا شد به مهر تو این دل مهربان من
روز و شب جز حدیث تو نگذرد بر زبان من
من ره تو می پویم ، جز تو را نمی جویم
هر جا در این صحرا بینم نقشی از رویت
گیسوی سنبل ها دارد بویی از مویت
سوسن ها می گویند از ناز چشمت رازی
جادو شد نرگس ها از نرگس جادویت
ای که پنهان نظری با ما داری
آشکار از چه زما پروا داری
خوی خوش روی چو گل زیبا داری
حسن خوبان همه را تنها داری
خواهم اندر بر من چون جان باشی
در کنارم چو گل خندان باشی
همه عمرم به سر این سودا شد
که در این خانه شبی مهمان باشی
*******************
درد این خستۀ هجران به دوا نزدیک است
وان کدورت که تو دیدی به صفا نزدیک است
می دهد بخت مرا مژده که از حضرت دوست
نامه ای می رسد و پیک صبا نزدیک است
وآنکه سجادۀ تقوا فکند بر سر آب
گر نه اخلاص تو ورزد به ریا نزدیک است
از در اهل ریا روی بگردان ای دل
هر که دور است از این در به خدا نزدیک است
گر وجودم شود از عشق تو فانی غم نیست
که فنا در غم عشقت به بقا نزدیک است
*******************
صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
تا به کی در غم تو نالۀ شبگیر کنم؟
دل دیوانه از آن شد که پذیرد درمان
مگرش هم زسر زلف تو زنجیر کنم
آنچه در مدت هجر تو کشیدم هیهات
در دو صد نامه محال است که تحریر کنم
با سر زلف تو مجموع پریشانی خویش
کو مجالی که یکایک همه تقریر کنم؟
دور شو از برم ای زاهد و افسانه مگوی
من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم
نیست امید خلاص از سر زلفش حافظ
چون که تقدیر چنین رفت چه تدبیر کنم؟
درود . روی دریافت از تلگرام کلیک میکنم میره به برنامه شماره ۴۱۷ یک شاخه گل
در تلگرام سرچ کنید پیدا میشود