در این بخش از سلسله مقالههای موسیقی مردمی به معرفی یکی از چهرههای شاخص این سبک موسیقی با نام سعید مهناویان میپردازیم. سعید مهناویان از آهنگسازان صاحب امضا و سبک است که علاوه بر آهنگسازی، ترانهسرایی برخی از آهنگهای خود را نیز انجام میدهد. او از مسیری که از ابتدا توسط حکومت، کمپانیهای مشهور، رسانههای ملی چون رادیو و تلویزیون و بسیاری از موسیقیدانهای زمان طرد شده بود وارد دنیای موسیقی شد و این مسیر موسیقی مردمی نام داشت که حتی برای تحقیر این سبک موسیقی، نام موسیقی کوچهبازاری بر آن نهادند.
ابتکار مهناویان در انتقال شور و هیجان موسیقی عربی به موسیقی ایرانی که آن روزها بشدت دچار ایستایی شده بود نیز باعث نشد نگاهها به موسیقی مردمی تغییر کند. تنها حامی واقعی موسیقی مردمی، کسانی بودند که موسیقی مردمی از وجود آنها برخاسته بود و آنهم دل و احساس مردم بود و این مردم بودند که موسیقی مردمی را تا امروز از بین همه تلاشها و کارشکنیها حفظ کردهاند.
بخش اول: برشی از زندگی هنری سعید مهناویان
مهناویان متولد ۱۴ مهرماه ۱۳۱۹ در تهران است. بهمرور مهناویان بر اثر تعلیمهای پدر که با موسیقی ردیفی آشنا بود و در محافل خصوصی دستی بر نوازندگی نی هم داشت با ردیفهای موسیقی آشنا شد. مهناویان در طی این سالها بهواسطه آقای استکی که از دوستان پدرش بود و در زمینه خوانندگی آشنایی کاملی با ردیف آوازی داشت، توانست بخشهای دیگری از موسیقی ردیفی ایرانی را فراگیرد. در همین رابطه مهناویان میگوید:
“در دورانی که سرگرمی بچههای محله رفتن حسینیه در شبهای جمعه بود من هم مثل بقیه بچهها به حسینیه میرفتم. در همان هیئت مردی وارسته بنام آقای استکی از اهالی اصفهان بود که از دوستان پدرم بود و گاهی اوقات همراه ساز پدر آواز میخواند و ردیفهای موسیقی را میشناخت و چون از صدای من خوشش آمد ردیفهای موسیقی را به من میآموخت تا با اشعاری که در قالب مرثیه میسرود در حسینیه بخوانم بهطوریکه بعد از دوران دبستان و ورود به دبیرستان تقریباً اکثر ردیفها را میشناختم و مهمترین قسمت این آموزش، آموختن فن بیان بود که ایشان به من آموخت و بعدها در کار من تاثیر به سزایی داشت “۱
مهناویان در دوران نوجوانی با خرید سنتور به نواختن آهنگهایی که آن زمان مورد علاقهاش بود پرداخت و در کنار آن شجاعانه پا در راه خلق و الهام و آفرینش گذاشت و آهنگهایی که حاصل خلاقیت درونش بود را میساخت و بر روی آنها شعر میگذاشت. مهناویان بهمرور گروهی را تشکیل داد که به اتفاق آن گروه آهنگهای معروف آن زمان (بیشتر از مرضیه، جبلی و پوران) و ساخته خودش را اجرا میکردند.
مهناویان بعد از مدتی پا را فراتر از این گذاشت و ازآنجاییکه علاقه بسیاری به روانبخش داشت موفق شد با ایشان ارتباط بگیرد و یکی از آهنگهایی که ساخته بود به نام “عروس و داماد ” را به روانبخش ارائه کرد. مرحوم روانبخش بسیار مهناویان را بسیار تشویق کرد و آن آهنگ را در رادیو اجرا کرد و به این صورت اولین کار رسمی مهناویان از رادیو بهصورت رسمی پخش شد ولی به علت سن کم و ناشناس بودن مهناویان، این اثر به نام تنظیمکننده آن مرحوم ناصر زرآبادی در رادیو معرفی شد و مهناویان با تفکری حرفهای و هوشمندانه، بدون آنکه تعصبی روی این موضوع داشته باشد صرفاً جهت اینکه اولین اثرش آنقدر غنی بوده که بتواند از رادیو پخش شود اعتماد بنفس و سرمایهگذاری معنوی لازمه را برای ادامه راه به دست آورد.
نام آهنگ: عروس و داماد
خواننده: روانبخش
آهنگساز: سعید مهناویان
شاعر: سعید مهناویان
روانبخش با دوراندیشی، مهناویان را تشویق کرد تا موسیقی را بهصورت علمی دنبال کند و بدین شیوه مهناویان در ۲۰ سالگی وارد هنرستان موسیقی شد.
در این سالها انوشیروان روحانی که در هنرستان موسیقی تدریس میکرد او را به شاگردی میپذیرد و با آموزش تئوری و انتقال علوم و فنون موسیقی، مهناویان را روز بروز توانمندتر میکرد و شاید هیچکدام خبر نداشتند که از امروز فردی که قرار است روند آهنگسازی موسیقی مردمی در ایران را دچار تحول کند در حال رشد و پرورش است. اینجاست که نقش اساتید نمود پیدا میکند و باید صبورانه و سخاوتمندانه به امر آموزش بپردازند چون ممکن است شاگرد آنها همان فردی است که قرار است بخشی از آینده موسیقی و هنر توسط او نگاشته شود.
مهناویان که عطش یادگیری را در خود احساس میکرد نهتنها به ارتباط با بدنه هنرستان موسیقی بسنده نکرد بلکه در اولین فرصت ارتباطگیری با اساتید موردعلاقهاش از جمله عباس شاپوری، ابراهیم سلمکی و … را آغاز کرد و بهقدری به شاپوری نزدیک شد که او را استاد و مرشد خود میداند و بر اثر معاشرت و گفتمانی که در طی سالها با شاپوری داشت نکات بسیاری را آموخت.
در یکی از اجراهایی که مهناویان به همراه گروه هنری خود داشت، با جوان گمنامی آشنا شد و این آشنایی باعث شروع رسمی روند ایجاد تحول در موسیقی مردمی شد. دراینباره مهناویان میگوید:
“در یک مراسم عروسی یکی از بستگان داماد گفت دوستی دارم که با من در کشتارگاه همکاره و صدای خیلی قشنگی داره میشه خواهش کنم بگید بیاد بخونه؟ گفتم من از خدا میخوام …
اسم او را اعلام کردن: داود مقامی. بعد از اعلام برنامه گفتن از دوستان دایی داماد هستن… دیدم از ته حیاط یه جوان رشید که هیکل بسیار زیبایی داشت اومد جلو و برای مردم خواند، بعد مجله ای به من داد دیدم قهرمان سوم پرورش اندام کشور بود. بهش گفتم چطور همچین هیکل زیبایی می خواد بخونه؟ چی بلدی بخونی؟ گفتش هرچی شما بگی، ترانه آتش جان از علی نظری را بهش دادم. وقتی این ترانه رو اجرا کرد مردم چند بار درخواست دادن دوباره این ترانه را بخواند.
بعد از مجلس داود گفت: من چه جوری می تونم شما رو پیدا کنم؟ بهش گفتم من جام مشخصه و این شروع کارحرفهای داود مقامی ۲۲ ساله بود. بعد از مدتی که ترانههای فریبا و قلب محزون ضبط شدند این دو ترانه را به یکی از شرکت (کمپانی) های صفحه پرکنی دادم و وقتی صفحه ها وارد بازار شدند خودش تعجب کرده بود که چه قدرت صدایی دارد. وقتی ترانه فریبا پخش شد گفت: فهمیدی چی شد؟ این ترانه فریبا عالم گیرشده، همه بهم میگن داود دستت درد نکنه عجب آهنگی خوندی، ترانه فریبا بزرگترین رکورد صفحه در ایران را شکست.”۲
خواننده: داوود مقامی
نام آهنگ: فریبا
آهنگساز: سعید مهناویان
شاعر: سعید مهناویان
در این سال مهناویان که حدود ۲۱ سال داشت، با کشف و پرورش داوود مقامی بهصورت رسمی و تجاری وارد عرصه موسیقی مردمی میشود و به شهرت میرسد.
فعالیتهای مهناویان در طی سالهای بعد ادامه پیدا میکند و بعد از فوت داوود مقامی خوانندگانی چون احمد معینی، جواد یساری، حسن عرب، امیر شاملو را کشف کرده و به مانند استادی تمام عیار آنها را بازیابی و دارای شخصیت خاص هنری میکند. از جمله خوانندگانی دیگری که با مهناویان همکاری کردند میتوان به نامهایی چون علی نظری، نصرتالله آشتیانی، جهانگیر کاشانی، منوچهر سعادت، حسین بدیعی، روحپرور، هوشنگ صفر زاده، مصطفی رستمی، حسین حیدری، محمود گنجاپور، عباس قادری، کیهان میرهاشمی، حسین پیکران، حسن نصیری، هوشنگ نادری، مانده، فریده، فرید تهرانی، محمد باغبان، ایمان، آرش والا، شهاب کامویی، یحیی، امید، پرویز خسروی، رضا کیان و… اشاره کرد.
سعید مهناویان در طول فعالیت هنری خود در حدود پانصد ترانه به عرصه موسیقی هدیه کرد و همانطور که بعد از انقلاب بسیاری از موسیقیدانهای ایرانی خانهنشین شدند او نیز از این قاعده مستثنا نبود اما در سالهای خانهنشینی ترانهها و ملودیهای زیادی ساخت که امید است در دسترس آیندگان قرار گیرد.۳
بخش دوم: برخی از ویژگیهای هنری مهناویان
سعید مهناویان بهواسطه فعالیت هنری خدمات و دست آوردهای بسیاری را به جامعه موسیقی ایران هدیه داده است و او یکی از آهنگسازان نابغه و صاحب سبک در موسیقی ایرانی است. نیاز است کارهای پژوهشی مختلفی در مورد شخصیت هنری و فردی او صورت گیرد تا شاخصهای هنری و فردی او که بهواسطه آنها توانسته به چنین جایگاهی برسد بیشتر آشکار شود؛ اما اگر بخواهیم بهصورت اجمالی به برخی از آنها اشارهکنیم میتوان موارد زیر را برشمرد:
⦁ مسیر هنری مهناویان به ما نشان میدهد او علاوه بر اینکه در زمینه آهنگسازی خدمت بزرگی به موسیقی مردمی کرد، در زمینه کشف، پرورش و بهکارگیری خواننده نیز استادی بیهمتاست. در این زمینه مهناویان میگوید:
” سال ۵۴ در زمانی که مشغول کارهای خوانندههای دیگرم بودم به علت بچهمحلی با آقای یساری آشنا شدم. ایشان در آن زمان دو صفحه که آن وقتها رایج بود با آهنگهای اساتید دیگر در بازار پخش کرده بود ولی به علت آنکه جوهر صدای ایشان را نشناخته بودند محبوبیتی کسب کرد. طی چند بار که در محلمان با هم روبرو شدیم ایشان از من خواستند که با هم همکاری کنیم، منهم روی صدای ایشان و نقاط قوت و ضعف آن چند ماهی به روال کار خودم بهاصطلاح مانور کردم یعنی خودم را در قالب صدای ایشان قرار دادم و مهمترین واژههای شعری را برایش پیاده کردم و الحق ایشان هم با همه گرفتاری شغلی که داشت زحمت بسیار کشید و از عهده کار بهخوبی برآمد. عامل مهم هم و استقامت ایشان در مقابل انجام کارهای سختی که به ایشان میدادم موجب موفقیت شد.”۴
در ادامه برای نمونه یکی از آهنگهایی که مهناویان برای احمد معینی ساخته است را با صدای مهناویان و معینی میشنویم:
نام آهنگ: انگار نه انگار
خواننده: مهناویان، احمد معینی
آهنگساز: سعید مهناویان
شاعر: سعید مهناویان
تذکر: مهناویان برای تمرین خواننده این اثر را اجرا کرده است.
با دقت روی نحوه ادا کلمات توسط مهناویان و مقایسه با نحوه ادا همان کلمات توسط معینی به این نکته میرسیم که مهناویان در زمینه فن بیان خوانش آهنگ، به مانند الگو و استادی آگاه علاوه بر اینکه متناسب با صدا و حالات درونی خواننده آهنگها را میساخته است، بسته به جنس صدای خواننده نیز آموزشها را منتقل میکرده است و اینیکی از ابعاد پرورش خوانندگان توسط او بوده است و حال معنای این جمله سعید مهناویان را بیشتر درک میکنیم:
“… منهم روی صدای ایشان و نقاط قوت و ضعف آن چند ماهی به روال کار خودم بهاصطلاح مانور کردم یعنی خودم را در قالب صدای ایشان قرار دادم و مهمترین واژههای شعری را برایش پیاده کردم…”
اینگونه خوانندگانی که با مهناویان کار میکردند گرفتار تقلید و تکرار نمیشدند و با صدا و احساس خود میخواندند؛ خوانندگانی چون مقامی، یساری، معینی و … حاصل چنین ریزبینی و نکتهسنجیهای مهناویان هستند.
⦁ با مرور آثار آهنگسازان موسیقی مردمی (که به تعدادی از آنها در مقاله قبلی اشاره داشتیم) و مهناویان به این نکته میرسیم که مهناویان موفق به ایجاد امضا و سبک خاصی در کارهای خود شد و او بهواقع موفق به انتقال شور و تکاپوی موسیقی عربی به موسیقی آن زمان ایران شد و شاید در این زمینه فقط بتوان از جهانبخش پازوکی بهعنوان کسی که کارهای ایرانی پر از شور و هیجان که مورد استقبال مردم باشد نام برد.
⦁ با مرور آثار مهناویان علاوه بر روانی و سادگی و شور، عمق و معنا را نیز میشنویم. در واقع مهناویان آهنگسازی نبوده است که فقط اثری را تولید کند، بلکه آثارش را فرای اینکه تولید کند، به معنای واقعی خلق میکرده است. ملودیها و اشعار او دارای معنا و مفهوم خاصی است که مورد استقبال بسیار زیاد مردم قرار گرفت. مهناویان به مانند کارگردانی بزرگ رفتار میکرد و در این رابطه اشاره میکند من به رفتار و خواستههای واقعی مردم نگاه میکردم و همان حالات و خواستهها را با آهنگ به تصویر میکشیدم و آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند و زمانی که آهنگساز خواسته مردم را به تصویر بکشد طبیعی است بشدت از آن استقبال شود. برای نمونه به دو اثر از مهناویان با صدای یساری که بهخوبی این بخش را تفهیم میکند گوش میدهیم:
نام آهنگ: مادر
خواننده: جواد یساری
آهنگساز: سعید مهناویان
شاعر: سعید مهناویان
نام آهنگ: سپیده دم
خواننده: جواد یساری
آهنگساز: سعید مهناویان
شاعر: فریدون خشنود
⦁ یکی دیگر از نکاتی که مهناویان در کارهای خود رعایت میکند، توجه به درون خوانندههایی بوده که با آنها کار میکرده و بر این اساس اشعار را میسروده است تا خواننده بتواند با آهنگ و شعر ارتباط بگیرد و با احساس بخواند در این رابطه مهناویان میگوید:
در ادامه خاطرهای در رابطه با داوود مقامی را از زبان مهناویان میشنویم که وقتی مهناویان متوجه میشود مقامی به خاطر سرطان زمان زیادی زنده نخواهد بود برای او آهنگی میسازد و نام بربادرفته بر آن میگذارد:
نام آهنگ: برباد رفته
خواننده: داوود مقامی
آهنگساز: سعید مهناویان
شاعر: سعید مهناویان
⦁ به گفته خوانندگان، نوازندگانی و صاحبان استودیویی که با مهناویان همکاری داشتند، ایشان بشدت با دقت و متعهدانه و سخت گیرانه در فرآیند تولید و ضبط آهنگ رفتار میکرد. در خاطرات مهناویان است که ضبط فقط یکی از ترانههایش سه ماه با ده موزیسین در استودیو طول کشیده است. خوانندگانی که با ایشان همکاری داشتند، قبل از ضبط بارها آهنگ را تحت نظارت مهناویان تمرین میکردند و حتی ایشان اقدام به ایجاد استودیو در خانه خود (جهت تمرین خواننده) کرده بود و در زمان ضبط نیز با دقت فراوان روی خوانش و نواختن هنرمندان نظارت داشتند. برای نمونه به سختگیری های مهناویان هنگام ضبط ترانه نیش و نوش گوش می دهیم:
نام آهنگ: نیش و نوش
آهنگساز: سعید مهناویان
⦁ تعدادی از آهنگسازان با هوشمندی در آغاز مسیر حرفهای خود، نیازهای جامعه را درک کرده و از رخوت و تکرر دور شده و متناسب با نیازهای روز اقدام به ساخت آهنگ میکنند. این دسته از آهنگسازان طی چندین سال آثار فاخری را خلق میکنند اما بعد از مدتی قادر به ساخت آثار متفاوت نخواهند شد زیرا در قالب سبکی که ایجاد کردهاند فرو رفته و ایستا میشوند؛ در این بین، معدود آهنگسازانی هستند که علاوه بر درک نیاز روز (در زمان شروع فعالیت)، در طول فعالیت هنری خود بهصورت مداوم خواسته مخاطبین را شناسایی کرده و متناسب با تغییرات زمان، با حفظ اصالت و سبک خود آثار بروز و متفاوتی را میسازند. سعید مهناویان نمونه بارز چنین آهنگسازانی است. یکی از دلایلی که علاقهمندان به او لقب جادوگر ریتم دادهاند همین موضوع است.
با دقت روی آثار مهناویان آشکار میشود در طول زمان نحوه ساخت ملودی و استفاده از خوانندگان متناسب با تغییر فرهنگ مردم دچار تحول شده است. برای مثال در دورانی که داوود مقامی فعالیت میکرد ما شاهد اجرای ملودیها و نحوه ادا کلمات بهصورت کاملاً محکم و پرطنین و با کمترین افکت صدایی هستیم. بهمرور مهناویان با هوشمندی تغییر رفتار داد و علاوه بر اینکه فنّاوریهای جدید آمد بیشتر شاهد ساخت ملودیهایی با لطافت بیشتر، ایرانیزه شدن کامل ملودیها و ایجاد فنهای لطیفتر و ظریفتر در خوانش خوانندههای آثار مهناویان هستیم و حتی در آثاری که بعد از انقلاب ارائه کرد شاهد تغییر بزرگی در لحن خوانندگان آثار او هستیم. (علاقهمندان به موسیقی ردیفی میتوانند نحوه آوازخوانی تاج اصفهانی، اقبال آذر، ادیب را با خوانش بنان، قوامی و محمودی خوانساری مقایسه کنند.)
در تاریخ موسیقی ثبتشده است آثار آهنگسازان و خوانندگانی که روزگاری پرفروشترین آثار بوده بعد از مدتی هیچ استقبالی توسط مردم از آثار آنها نمیشده است اما چنین موضوعی در مورد آثار مهناویان هرگز صادق نبوده است و علت آن بینش و درک عمیق و صحیح مهناویان از نیازهای مردم بوده است. در ادامه تعدادی از آثار مهناویان را با دقت روی نکات گفتهشده در این بخش میشنویم:
نام آهنگ: عشق من
خواننده: داوود مقامی
آهنگساز: سعید مهناویان
شاعر: سعید مهناویان
نام آهنگ: مادر (اشک یتیم)
خواننده: داوود مقامی
آهنگساز: سعید مهناویان
شاعر: سعید مهناویان
نام آهنگ: مادر
خواننده: جواد یساری
آهنگساز: سعید مهناویان
شاعر: سعید مهناویان
نام آهنگ: دل ای دل
خواننده: احمد معینی
آهنگساز: سعید مهناویان
شاعر: احمد جوزانی
نام آهنگ: قصه دل
خواننده: آرش والا
آهنگساز: سعید مهناویان
شاعر: بهمن میری
⦁ از دیگر ویژگیهایی که مهناویان در کار حرفهای خود داشته میتوان به مواردی چون نداشتن غرور و تعصب، استعداد و خلاقیت ذاتی و همچنین داشتن روحیه هنرجویی برای یادگیری از اساتید مختلف در طول زمان اشاره کرد.
بخش سوم: برخی از نظریات تحلیلی مهناویان در مورد موسیقی
⦁ موسیقی آن زمان بسیار دلنشینتر از آن چیزی است که امروزه میشنویم. فکر میکنید دلیلش چیست؟
به قول شاعر، جانا سخن از زبان ما میگویی. مسلماً منظور شما از چیزی که امروزه میشنوید موسیقی اصیل و سنتی نیست، زیرا این نوع موسیقی با همه غنایی که در خود دارد و یکی از کاملترین نوع موسیقی ملل است، متأسفانه نمیتواند روح سرکش و عصیانگر و غالباً با عاشق را ارضاء کند و چون نوع موسیقی دلنشین و پویای سابق در اختیارشان نیست، طبعا به موسیقی کانالهای خارجی مراجعه و از آنها تقلید میکنند و با سه، چهار ماه آموزش در نواختن سازهای آسانی مثل، ارگ یا گیتار و امثالهم خودشان آهنگساز و شاعر و نوازنده و خواننده میشوند و آثار تقلیدیشان را منتشر میکنند که اکثراً هم تکراری است. شما واژه دوستت دارم را که زیباترین جمله عاشقانه است، اگر دهها بار تکرار کنید زیبایی خود را از دست میدهد و به جملهای پیشپاافتاده و ساده تبدیل میشود و دل را میازارد. در این نوع موسیقی، منظور شاعر و آهنگساز و خواننده فقط ارضای جاهطلبی خود است و احساس دیگران برایش اهمیتی ندارد.۴
⦁ تعریف شما از موسیقی کوچهبازاری چیست و آیا این نام برازنده این موسیقی است؟
طبعا این نام برازنده این نوع موسیقی نیست. شایع است که میگویند در گذشته که رادیو و تلویزیون جایی در جامعه بازکرده بود باسیاست بهاصطلاح، سه کلاس یکی، ایرانی رهیده از نظام قاجار را یک شبه به جایگاه اجتماعی غرب برساند، به همین سبب از پخش آهنگهایی که با دل و روح اکثریت مردم ما، چه از شهری، چه از روستاها همخوانی داشت و بهنوعی فولکلور تمامی نقاط این آبوخاک بود جلوگیری میکرد. شایع است که در آن زمان کی از خوانندگان خوزستانی آهنگی را برای پخش از رادیو میبرد، ولی مسئولین وقت آن را قبول نمیکنند. لذا خواننده فوق فریاد میزند که اگر شما آهنگ مرا پخش نکنید میروم سر کوچه و بازار آن را میخوانم و از آن زمان بود که اسم کوچه و بازاری، تیکه کلام مسئولین مربوطه شد و برای تحقیر، این نام را تکرار کردند در واقع این نام را دشمنان این سبک موسیقی برای توجیه عمل خود بکار میبردند و الا نام آهنگهای مردمی نامی است که باید به این سبک موسیقی اطلاق شود.۴
⦁ چرا چنین رابطهای بین خالق یک اثر و اجراکننده آن این روزها دیگر اتفاق نمیافتد؟
برای خلق یک اثر عوامل متعددی دخیلاند از جمله آنها حضور نوازندگان چیرهدستی است که در نواختن ملودیهای این سبک تبحر خاصی دارند که این روزها یا به رحمت خدا رفتهاند و یا به خارج از کشور رفتهاند. البته هستند تعدادی که این کافی نیست و عوامل دیگر مثل نحوه پخش آهنگها و دیگری هزینه گزافی که خواننده باید پرداخت کند، بدون آنکه بتواند یک ریالش را دریافت کند و مهمتر اینکه عشقها دیگر عشق واقعی نیست همهچیز مجازی است، امروز عاشقاند، فردا فارغ. با این قشر نمیتوان از موهبتهای عشق گفت. ما را هم که با اشعار جنگ سروکاری نیست.۴
⦁ تفاوت موسیقی آن زمان با موسیقی این روزها در چیست؟
گذشته از موسیقی سنتی و ملی ما که اکثراً عرفانی و موردپسند قشری خاص که در سنی بالاتر از جوانی قرار دارند و تلاطمهای دوران نوجوانی و جوانی را پشت سر گذاشتهاند، موسیقی مردمی و حتی پاپ تا زمانی که آزاد بودند نوار پخش کنند، از زبان عامه مردم از عشقها و ایثارهای عاشق و از ناکامیها و ناهنجاریهای نهفته در جامعه از شرم و حیای دلپسند معشوق سخن میگفتند، خوانندگانی مثل گوگوش، ستار، حمیرا و امثالهم با زبان پاپ ولی ترانههای مردمی و امثال داوود مقامی، آغاسی، احمد معینی، جواد یساری، امیر شاملو، حسین بدیعی، ایرج، گلپا و سایرین از زبان عشاقی که به علت شرم فرهنگی از بیان احساسشان امتناع میکردند، سخن میگفتند. ترانههای اینها در اقصی نقاط این آبوخاک ورد زبانها بود. ولی امروز گذشته از موسیقی سنتی که شرح آن رفت، چیزی بنام موسیقی نمیبینیم. یکمشت سروصدای تولیدشده از سازهای الکترونیک همراه با اشعاری سخیف بگوش میرسد که البته در نوجوانها طرفدارانی دارد. چیزی که من میبینم در واقع نمایشگاه موزیکال لباس است. یک خواننده با آرایش آخرین مد محلههای هارلم و اسکس در عرض اجرای ۴ دقیقه آهنگ، ۶ جور لباس عوض میکند. این نشان میدهد خواننده با این کار آرزوهای سرکوبشده و عقدههای نهفته در درونش را ارضاء میکند. از شعر خوب و یا سلوی دلنشین نوازنده خبری نیست، فقط صدای محکم پدال است که تا مغز استخوان نفوذ میکند. البته گاهی هم از نشان دادن پرو پای دختران برای جلب نظر نوجوانان استفاده ابزاری میکنند. این مورد البته در خارج بیشتر رایج است.۴
⦁ نظر مهناویان در مورد صفت استاد
به من کلمه استاد را نسبت ندهید، زیرا استاد هنر آن است که هستی را آفریده و در لایتناهی و بیکرانهاست و ایزدش مینامیم ما هر چه داریم از اوست.۵
محمد مصطفی مهربانی (بیدل) | شهریور ۱۴۰۰
۱. موسیقی تحلیلی فارس و کانال رسمی تلگرام سعید مهناویان
۲. دنیای اقتصاد
۳. کانال رسمی تلگرام سعید مهناویان
۴. موسیقی تحلیلی فارس
۵. ویژهنامه نوروزی نیم رخ سال ۱۳۸۳
نویسندهی این مقاله جناب محمد مصطفی مهربانی هستند که این نوشته را به صورت اختصاصی برای خصوصی نوشتهاند.
حقوق معنوی این نوشته برای خصوصی محفوظ است.