آه باران، ضبط الگو – محمدرضا شجریان

آه باران، ضبط الگو - محمدرضا شجریان

آه باران، ضبط الگو – محمدرضا شجریان 
اجرای بدون ساز قطعه

با سپاس از مزدا انصاری برای انتشار این نسخه، توضیحات زیر از ایشان است:
«ضبط الگو برای تنظیم در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۷۹ با صدای استاد و پدر بزرگوارم شجریان
این نسخه را جهت حفظ آن به طور کامل و برای اولین بار با شما عزیزان به اشتراک میگذارم.
با مهر و سپاس
مزدا انصاری، خرداد ۱۴۰۰»

محمدرضا شجریان در اینجا آهنگ “آه باران” که روی شعر فریدون مشیری ساخته‌ است را زمزمه کرده است، با تمام‌ جزئیاتِ جواب ارکستر، کادانس و…

قطعه ای که در پایین می‌شنوید ۱۷ خرداد سال ۱۴۰۰ توسط جناب مزدا انصاری در دسترس عموم قرار گرفته است. این قطعه ۱۶ دی سال ۷۹ ضبط شده است. در سال ۱۳۸۰ شجریان به همراه حسین علیزاده آه باران را در مراسم بزرگداشت فریدون مشیری برای نخستین بار اجرا کردند. بعدها در سال ۸۸ این قطعه در آلبومی با همین نام با تنظیم مزدا انصاری منتشر شد.

hashiye

320kbps – ۲۷.6MB  :   مستقیم | آپلودبوی

پخش آنلاین آه باران، ضبط الگو – محمدرضا شجریان :

دریافت از کانال تلگرام

 آموزش دانلود

hashiye

ریشه در ژرفای اقیانوس دارد شاید
این گیسو پریشان‌کرده بیدِ وحشیِ باران
یا نه! دریایی‌ست گویی، واژگونه بر فراز شهر
شهر سوگواران
هر زمانی که فرو می‌بارد از حد بیش
ریشه در من می‌دواند پرسشی پی‌گیر با تشویش
رنگ این شب‌های وحشت را
تواند شُست آیا از دل یاران؟
چشم‌ها و چشمه‌ها خشکند
روشنی‌ها محو در تاریکیِ دلتنگ
هم چنان‌که نام‌ها در ننگ
هر چه پیرامون ما غرق تباهی شد
آه باران ! آه باران! ای امید جان بیداران
بر پلیدی‌ها که ما عمریست در گرداب آن غرقیم
آیا چیره خواهی شد؟


 

آهْ باران یک آلبوم از محمدرضا شجریان است که در فرم و فضای موسیقی گل‌ها تنظیم گردیده و به یاد بزرگان، حسین یاحقی، مرتضی محجوبی، رهی معیری و غلامحسین بنان ساخته شده‌است.

این آلبوم شامل هفت قسمت درمایه دشتی است که چهار قطعه آن به صورت ارکستری، دو قطعه به صورت ساز و آواز همراه پیانوی فخری ملک‌پور و تار فرهنگ شریف بر اشعار حافظ و عطار بوده و یک قطعه آن چهارمضراب تار به همراه تنبک همایون شجریان می‌باشد.

 

(این پست کلا ۶,۱۱۴ بار دیده شده که ۱ بار آن برای امروز بوده)

1 thought on “آه باران، ضبط الگو – محمدرضا شجریان

  1. هرگز تکرار نخواهد شد. امید که نه شرایط کشور بطلبد هنرمندی را که غیر از هنر به مسایل اجتماعی بپردازد و لیدر اجتماعی شود و جان و زندگی خود را وقف کند و ایمان به اینکه حتی اگر آواز ماندنی باشد، کسی چنین زمانی برای تخصص در گوشه گوشه آن نخواهد گذاشت، ایضا که صدایی چنین آسمانی از نوادر است و تسلط به شعر و ادب پارسی نیز. کجا و چه کسی می تواند این همه را بر دوش کشد؟ و مهمتر که تواضعش را از دست ندهد و (به غلط) خود را خاک پای ملت بنامد که به او اعتراض کردم و گفتم تاج سر ملتی و امضایش را تغییر داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *