همنوایی در خلوت
اجرای خصوصی در بیات اصفهان و شور
ویولن: پرویز یاحقی
تار: جلیل شهناز
تنبک: امیرناصر افتتاح
سپاس از جناب رضایی بابت ارسال این اجرا و سپاس از بهنود عزیز بابت طراحی کاور
دانلود از مدیافایر – دانلود از آپلودبوی
پخش آنلاین آلبوم همنوایی در خلوت :
نیم مستم کردی ای ساقی منه ساغر ز دست
یا مده می یا مرا چون چشم خود کن مست مست
کاش دست من گیری که افتادم ز پای
کاش دست از ناز برداری که من رفتم ز دست
ای رقیب ار با تو بعد از این نه آن باشد که بود
یا از این پس با من شیدا چنین باشد که هست
گر بسوزد خرمنم گردن، شوم خاک درش
ور رود بر باد خاکم در رهش خواهم نشست
“قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری”
قدر گل بلبل بداند قدر می را می پرست
چون کبوتر گرد بام و منظرش گشتن چه سود
آن که چون پروانه با جان رشته الفت گسست
گرد سر گردیدنی دارم هوس پروانه وار
بر پر شوقم زدند این نقش از روز الست
خوب می دانی که من از جنس مرغان نیستم
بال و پر بگشای مرغی را که دل در دام بست
زاهدا، از توبه کم گو با غزل های عماد
توبه ی یک روزه و صد ساله را خواهم شکست
گر چه مستیم و خرابیم چو شبهای دگر
باز کن ساقی مجلس سر ِ مینای دگر
امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم
شاید ای جان نرسیدیم به فردای دگر
مست مستم ، مشکن قدر خود ای پنجه غم
من به میخانهام امشب تو برو جای دگر
چه به میخانه چه محراب حرامم باشد
گر بهجز عشق توام هست تمنای دگر
تا روم از پی یار دگری می باید
جز دل من دلی وجز تو دلارای دگر
نشینده است گلی بوی تو ای غنچه ناز
بوده ام ورنه بسی همدم گلهای دگر
تو سیه چشم چو آئی به تماشای چمن
نگذاری به کسی چشم تماشای دگر
باده پیش آر که رفتند از این مکتب راز
اوستادان و فزودند معمای دگر
این قفس را نبود روزنی ای مرغ پریش
آرزو ساخته بستان طرب زای دگر
گر بهشتی است رخ تست نگارا که در آن
می توان کرد به هر لحظه تماشای دگر
از تو زیبا صنم اینقدر جفا زیبا نیست
گیرم این دل نتوان داد به زیبای دگر
می فروشان همه دانند “عمادا” که بود
عاشقان را حرم و دیر و کلیسای دگر
عماد خراسانی
سلام ؛
سپاسگزار از شما و جناب رضایی عزیز بابت این اثر زیباو فاخر.
ممنون
درود . باز هم کاری استثنایی از سلاطین ساز ایران. خدایشان رحمت کناد.