کنسرت پاریس شهرام ناظری، حسین علیزاده و مجید خلج
این کنسرت در ۲۷ اسفند سال ۹۰ برگزار شده است.
این اجرا به صورت بداهه نوازی و بداههخوانی است.
حدود ۴۰ دقیقه از این کنسرت رو میتونین دانلود کنید. کیفیت صدا و تصویر بالایی ندارد.
دانلود با لینک مستقیم – دانلود از آپلودبوی
پخش آنلاین کنسرت پاریس شهرام ناظری، حسین علیزاده و مجید خلج :
وقت آن آمد که من عریان شوم
نقش بگذارم سراسر جان شوم
بار دیگر آمدم دیوانهوار
رو رو ای جان زود زنجیری بیار
غیر آن زنجیر زلف دلبرم
گر دو صد زنجیر آری بردرم
گر بریزد خون من آن دوسترو
پایکوبان جان برافشانم برو
حبذا روزی که پیش از روز و شب
فارغ از اندوه و آزاد از طلب
متحد بودیم با شاه وجود
حکم غیریت بکلی محو بود
ناگهان در جنبش آمد بحر جود
جمله را در خود ز خود با خود نمود
عاشقان را شد مدرس حسن دوست
دفتر و درس و سبقشان روی اوست
از سبب سازیش من سودایی ام
وز سبب سوزیش ، سوفسطایی ام
*******************
به دلجویی و دلداری درآمد یار پنهانک
شب آمد چون مه تابان شه خون خوار پنهانک
دهان بر مینهاد او دست یعنی دم مزن خامش
و میفرمود چشم او درآ در کار پنهانک
چو کرد آن لطف او مستم در گلزار بشکستم
همیدزدیدم آن گلها از آن گلزار پنهانک
بدو گفتم که ای دلبر چه مکرانگیز و عیاری
برانگیزان یکی مکری خوش ای عیار پنهانک
بنه بر گوش من آن لب اگر چه خلوتست و شب
مهل تا برزند بادی بر آن اسرار پنهانک
از آن اسرار عاشق کش مشو امشب مها خامش
نوای چنگ عشرت را بجنبان تار پنهانک
بده ای دلبر خندان به رسم صدقه پنهان
از آن دو لعل جان افزای شکربار پنهانک
که غمازان همه مستند اندر خواب گفت آری
ولیکن هست از این مستان یکی هشیار پنهانک
مکن ای شمس تبریزی چنین تندی چنین تیزی
کجا یابم تو را ای شاه دیگربار پنهانک
*******************
روشن تر از خاموشی چراغی ندیدم
و سخنی به از بی سخنی نشنیدم
ساکن سرای سکوت شدم
و صدره ی صابری در پوشیدم
مرغی گشتم
چشم او,از یگانگی
پر او,از همیشگی
در هوای بی چگونگی می پریدم
جرعهای بیاشامیدم که هرگز تا ابد
از تشنگی او سیراب نشدم
ساقیان سرمست در کار آمدند
مستیان در کوی خمار آمدند
حلقه حلقه عاشقان و بیدلان
بر امید بوی دلدار آمدند
بلبلان مست و مستان الست
بر امید گل به گلزار آمدند
یک ندا آمد عجب از کوی دل
بی دل و بیپا به یک بار آمدند
عارفان از خویش بیخویش آمدند
زاهدان در کار هشیار آمدند
ساقیا تو جمله را یک رنگ کن
باده ده گر یار و اغیار آمدند
_______________________________________________________________________________
شهرام ناظری و حسین علیزاده، دو چهره معروف موسیقی سنتی ایرانی با همراهی مجید خلج، استاد سازهای کوبه ای، بار دیگر در پاریس گردهم آمدند. و قطعاتی را برای علاقمندان ایرانی و فرانسوی اجرا کردند.
این سه هنرمند، ضمن پایبندی به اصول موسیقی سنتی ایرانی، هر یک به نوبه خود نوآوریهایی را در این موسیقی به ارمغان آوردهاند.
حسین علیزاده به تقلید و تکرار فرم هاى موسیقیدانان گذشته بسنده نکرده و در جستجوی راههاى تازهتر بوده. که در این مسیر به نوآوریهایی دست زده است.
او علاوه بر ابداعاتی چون خلق سازهایی نظیر شورانگیز و سلانه کوشیده تا در بداهه نوازیهای سنتی نیز نوآوری کند. افزون بر این او مقام دادوبیداد را نیز ابداع کرد. نوآوری دیگر علیزاده استفاده از هماوایی بویژه با صدای زنان بوده است.
حسین علیزاده میگوید: «خیلی خوشحالم از اینکه من در یک دنیای متعصب و در کشوری که خیلی تعصبات بخصوص در موسیقی سنتی زیاد بود. ولی من توانستم این سد را حداقل برای خودم و بسیاری دیگر هموار کنم. و ثابت کنم که تعصب خوب نیست. چون خیلی موقعها بیریشهاند. یعنی ما تعصب به چیزی داریم که مالک آن نیستیم.»
حسین علیزاده تاکنون سه بار نامزد جایزه گرمی شده است.
حسین علیزاده میگوید: «وقتی به موسیقی فکر میکنم اول آن را در قالب رنگ حس میکنم. طبیعی است که دنبال صداهایی باشم که این صداها عادت شده نباشند.»
شهرام ناظری در زمینه آواز سبک خاص و منحصر به فردی دارد و طی ۳۰ سال فعالیتش توانست سبک جدیدی از آواز که آمیخته به ادبیات حماسی و عرفانی ایران است را خلق کند.
او در کارنامه هنری خود جایزه «بهترین موسیقی عرفانی جهان» در سال ۱۹۹۷ میلادی در جشنوارهٔ فاس مراکش را دارد. که پس از آن از سوی مطبوعات آمریکا لقب پاواروتی ایران را دریافت کرد. در سال ۲۰۰۷ نیز نشان «شوالیه ادب و هنر» را از سوی دولت فرانسه دریافت کرد.
شهرام ناظری میگوید: «من به دنبال لحنهایی که از بین رفته بود رفتم. مانند لحنهای حماسی، طرز بیانهای حماسی. تفاوت من با خوانندههای هم دوره من این است که در صدای من روحیه کردی من وجود دارد.»
شوالیه آواز ایران در بیشتر آثار خود از شعرهای مولانا بهره برده و در آثارش همواره تلاش نموده تا به تجربهای جدید دست بزند.
وی تاکنون بیش از ۴۰ آلبوم موسیقی منتشر کرده است.
شهرام ناظری میگوید: «چون در کشور ما موسیقی تحت فشار بوده، نتوانسته آنطور که باید و شاید جای خود را پیدا کند. نتوانسته همپای ادبیات خروشان پارسی حرکت کند.»
مجید خلج، نوازنده تنبک هم با نگاه جدیدی به موسیقی مینگرد. استفادهٔ منحصر بهفرد او از سازهای کوبهای دیگر، همچون زنگ سرانگشتی و دایرهٔ کوکی به کارهایش رنگی متفاوت بخشیده است.
او در این باره توضیح میدهد: «ساز زنگ سرانگشتی را مدت ده سال است استفاده میکنم و سازی بوده که قبلا در فرهنگ و موسیقی ما وجود داشته است. اگر به مینیاتورهای دوره قاجار نگاه کنید، خانمهای رقاص دوره قاجار زنگهای سرانگشتی به انگشتانشان هست و این را اجرا میکردند.»
بخشی از شرکت کنندگان این کنسرت را غیرایرانیها تشکیل میدادند.
یک خانم فرانسوی میگوید: «من فارسی بلد نیستم و متاسفانه شعر ترانهها را نمیفهمم. ولی به نظر من این سه موسیقیدان شگفت انگیزند و فنشان عالی است.»
حاضر دیگری میگوید: «موسیقی، رابطی بین انسان ها است و باید آن را قویتر کنیم. از این موسیقیدانان متشکرم.»
و یک ایرانی مقیم پاریس معتقد است: «همه انواع موسیقی سنتی ایرانی برای خارجیها قابل فهم نیست و نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. ولی موسیقی آقای ناظری به گونه است که نظر خارجیها را جلب میکند و همانطور که میبینیم، نصف سالن را خارجیها تشکیل میدهند.»