کنسرت گلد هاله محمدرضا شجریان و گروه شهناز – ماینز، آلمان
تور اروپایی محمدرضا شجریان و گروه شهناز به سرپرستی مجید درخشانی از ۲۵ شهریور با اجرای قطعات جدید آغاز و در دو بخش اجرا می شود. اجرای بخش اول در دستگاه سهگاه و بخش دوم در آواز بیات اصفهان خواهد بود.
آغازگر بخش اول، قطعه آرام پیش درآمد از ساختههای مجید درخشانی است. که با اجرای درآمد و زابل، با کمی تندتر شدن ریتم به تصنیف «ساقی نامه» از ساختههای محمدرضا شجریان با تنظیم مجید درخشانی میرسد. «ساقی نامه» فرمی بسیار قدیمی است که در ردیف موسیقی ایرانی که در برخی دستگاهها اجرا میشود. محمدرضا شجریان با استفاده از این فرم برای اولین بار در دستگاه سهگاه، این تصنیف را ساختهاست.
در قسمت بعدی ساز و آواز به صورت بداهه در درآمد زابل و مویه و… اجرا میگردد. در قسمت سوم، چهارمضراب در دستگاه سهگاه ساخته مجید درخشانی در گوشههای درآمد، زابل، مویه، مخالف و… توسط گروه اجرا میشود. (چهار مضراب فرمی بسیار قدیمی است که ریتم آن سریع و تند است.)
قسمت چهارم، ساز و آواز بداهه در مخالف و مغلوب و…. که اوج سهگاه است اجرامیشود. در قسمت پنجم مقدمهای در وزن دو چهارم ساخته مجید درخشانی اجرا میگردد. که پیش درآمدی است برای تصنیف «ساکن جان» اثر محمدرضا شجریان. ریتم این تصنیف شش هشتم کنداست. و برروی شعر زیبای مولانا ساخته شده است، این تصنیف پایان بخش قسمت اول برنامه خواهد بود.
بخش دوم با پیش درآمد شوشتری در آواز بیات اصفهان اثر استاد جلیل شهناز (که نام گروه به پاس احترام به هنر ماندگار ایشان انتخاب شده است) در شش هشتم کند آغاز میشود. این پیش درآمد برای گروه توسط مجید درخشانی تنظیم شده است. سپس ساز و آواز به صورت بداهه اجرا میشود. در ادامه چهار مضراب اصفهان از ساختههای محمدرضا شجریان در میزان شش شانزدهم با تنظیم مجید درخشانی اجرا میگردد.
سپس ساز و آواز به صورت بداهه خوانی و بداهه نوازی اجرا شده و پس از آن تصنیف «فکر عشق» ساخته محمدرضا شجریان روی شعر حافظ با ضرب آهنگ و حال و هوای تصانیف قدیمی موسیقی ایران با تنظیم مجید درخشانی توسط گروه اجرا میشود.
در دو بخش آخر ابتدا قطعه «خروش عشاق» در عشاق اصفهان است که با میزان بندی بیست تایی گاهی به صورت ده تایی به همراه ساز و آواز بداهه اجرا میشود. سپس تصنیف اصفهان با شعر مولوی ساخته مجید درخشانی با ریتم لنگ ۷ ضربی به کنسرت پایان می بخشد .
آواز: محمدرضا شجریان
تار: مجید درخشانی و رادمان توکلی
نی: شاهو عندلیبی
سنتور: رامین صفایی
قانون: سحر ابراهیم
کمانچه و سبو: کاوه معتمدیان
صراحی: نگار خارکن
رباب: مهدی امینی
صراحی: مهرداد ناصحی
شهنواز: حامد افشاری
تندر: جمشید صفرزاده
سهتار: مژگان شجریان
بربط: محمدرضا ابراهیمی
تنبک: حمید قنبری
دف: حسین رضایینیا
دریافت با لینک مستقیم – دریافت از آپلودبوی
پخش آنلاین کنسرت گلد هاله :
دست به جان نمیرسد تا به تو برفشانمش
بر که توان نهاد دل تا ز تو واستانمش
قوت شرح عشق تو نیست زبان خامه را
گرد در امید تو چند به سر دوانمش
*********
شبی رسید که در آرزوی صبح امید
هزار عمر دگر باید انتظار کشید
هزار سال ز من دور شد ستارهی صبح
ببین کزین شب ظلمت جهان چه خواهد دید
کجاست آن که دگر ره صلای عشق زند
که جان ماست گروگان آن نوا و نوید
*********
دیدی ای دل که غمِ عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یارِ وفادار چه کرد
آه از آن نرگسِ جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردمِ هشیار چه کرد
اشکِ من رنگِ شفق یافت ز بیمِهری یار
طالعِ بیشفقت بین که در این کار چه کرد
ساقیا جامِ مِیام دِه که نگارندهٔ غیب
نیست معلوم که در پردهٔ اسرار چه کرد
آن که پُرنقش زد این دایرهٔ مینایی
کس ندانست که در گردشِ پرگار چه کرد
فکرِ عشق آتشِ غم در دلِ حافظ زد و سوخت
یارِ دیرینه ببینید که با یار چه کرد
*********
شبی رسید که در آرزوی صبح امید
هزار عمر دگر باید انتظار کشید
هزار سال ز من دور شدستاره ی صبح
ببین کزین شب ظلمت جهان چه خواهد دید
ندانم آن که دل و دین ما به سودا داد
بهای آن چه گرفت و به جای آن چه خرید
سزاست گر برود رود خون ز سینه ی دوست
که برق دشنه ی دشمن ندید و دست پلید
چه نقش باختی ای روزگار رنگ آمیز
که این سپید سیه گشت و آن سیاه سپید
دریغ جان فرورفتگان این دریا
که رفت در سر سودای صید مروارید
روان سایه که آیینه دار خورشید است
ببین که از شب عمرش سپیدهای ندمید
*********
نشانیهاست در چشمش نشانش کن نشانش کن
ز من بشنو که وقت آمد کشانش کن کشانش کن
برآمد آفتاب جان فزون از مشرق و مغرب
بیا ای حاسد ار مردی نهانش کن نهانش کن
از این نکته منم در خون خدا داند که چونم چون
بیا ای جان روزافزون بیانش کن بیانش کن
یکی جان خواهد آن دریا همه آتش نهنگ آسا
اگر داری چنین جانی روانش کن روانش کن
اگر خواهی که بگریزی ز شاه شمس تبریزی
مپران تیر دعوی را کمانش کن کمانش کن
هر آن کو بحربین باشد فلک پیشش زمین باشد
هر آن کو نی چنین باشد چنانش کن چنانش کن
*********
مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازه تر کن
ز آه شرر بار این قفس را
بر شکن و زیر و زبر کن
بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ
نغمه آزادی نوع بشر سرا
وز نفسی عرصه این خاک توده را
پر شرر کن
ظلم ظالم, جور صیاد
آشیانم داده بر باد
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت
شام تاریک ما را سحر کن
نو بهار است، گل به بار است
ابر چشمم ژاله بار است
این قفس، چون دلم، تنگ وتار است
شعله فکن، در قفس ای آه آتشین
دست طبیعت، گل عمر مرا مچین
جانب عاشق نگه ای تازه گل از این
بیشترکن, بیشتر کن, بیشتر کن
مرغ بیدل، شرح هجران
مختصر مختصر کن
مختصر کن
*********
همراه شو عزیز تنها نمان به درد
کاین درد مشترک
هرگز جدا جدا، درمان نمیشود
دشوار زندگی، هرگز برای ما
بی رزم مشترک، آسان نمیشود
تنها نمان به درد، همراه شو عزیز
تنها نمان به درد، کاین درد مشترک
هرگز جدا جدا، درمان نمیشود
دشوار زندگی، هرگز برای ما
بی رزم مشترک، آسان نمیشود