ده تصنیف از ایرج بسطامی – تصنیفهای برگزیدهی بسطامی به انتخاب خصوصی
حشمت اللٰه بسطامی (به علت علاقه فراوان به صدای ایرج نام خود را ایرج گذاشت) متولد ۱ آذر ۱۳۳۶، خواننده موسیقی سنتی ایرانی بود که اولین اثرش را با آهنگسازی پرویز مشکاتیان عرضه کرد. تصنیف گلپونهها معروفترین اثر ایرج بسطامی با آهنگی از حسین پرنیا و شعری از هما میر افشار است که پس از مرگ وی، آوازهٔ ملی پیدا کرد. از دیگر آثار معروف او میتوان به تصنیف «وطن من» با آهنگی از پرویز مشکاتیان و شعری از ملکالشعرا بهار اشاره کرد که از طرف سازمان یونسکو سرود ملی اعلام شد. ایرج بسطامی در ۵ دی ۱۳۸۲ در زمینلرزهٔ بم و در ۴۵ سالگی درگذشت.
۱: ای مجلسیان، آهنگساز: پرویز مشکاتیان، شاعر: سعدی، آلبوم افشاری مرکب
۲: مست و خراب، آهنگساز: پرویز مشکاتیان، شاعر: خواجوی کرمانی، آلبوم افق مهر
۳: بوی نوروز، آهنگساز: حمید متبسم، شاعر: سعدی، آلبوم بوی نوروز
۴: خانه بوی گل گرفت، آهنگساز: حسین پرنیا، شاعر: علی آذرشاهی، آلبوم خانه بوی گل گرفت
۵: وطن من، آهنگساز: پرویز مشکاتیان، شاعر: ملکالشعرا بهار، آلبوم وطن من
۶: موسم گل، آهنگساز: موسی معروفی، تنظیم: محمدرضا درویشی، شاعر: وحید دستگردی آلبوم موسم گل
۷: فسانه، آهنگساز: کیوان ساکت، شاعر: نیما یوشیج، آلبوم فسانه
۸: سکوت گویا، آهنگساز: محمد میرنقیبی، شاعر: سیمین بهبهانی، آلبوم سکوت
۹: گلپونهها، آهنگساز: حسین پرنیا، شاعر: هما میرافشار، آلبوم گلپونهها
۱۰: ذلیل و بیچاره، آهنگساز: پرویز ایرانپور، شاعر: ؟، آلبوم فسانه
۱۲۸kbps – ۶۸.46MB : مستقیم | آپلودبوی
پخش آنلاین ده تصنیف از ایرج بسطامی :
بر من که صبوحی زدهام خرقه حرامست
ای مجلسیان راه خرابات کدامست
با چون تو حریفی به چنین جای در این وقت
گر باده خورم خمر بهشتی نه حرامست
دردا که بپختیم در این سوز نهانی
وان را خبر از آتش ما نیست که خامست
با چون تو حریفی به چنین جای در این وقت
گر باده خورم خمر بهشتی نه حرامست
دردا که بپختیم در این سوز نهانی
وان را خبر از آتش ما نیست که خامست
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
ای خوشا مست و خراب اندر خرابات آمده
فارغ از سجاده و تسبیح و طاعات آمده
نفی را اثبات خود دانسته و اثبات نفی
و ایمن از خویش و بری از نفی و اثبات آمده
کرده ورد بلبل مست سحر را استماع
باز با مرغ صراحی در مناجات آمده
عارفان را نغمه? چنگ مغنی ره زده
صوفیان را باده صافی مداوات آمده
یک ره از ایوان برون فرمای خواجو را ببین
بر سر کوی تو چون موسی به میقات آمده
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
نکویی کن که دولت بینی از بخت
مبر فرمان بدگوی و بدآموز
چو آتش در رخت افکنده گلنار
دگر منقل منه آتش میفروز
بهاری خرمست ای گل کجایی
که بینی بلبلان را ناله و سوز
چو آتش در درخت افکند گلنار
دگر منقل منه آتش میفروز
چو نرگس چشم بخت از خواب برخواست
حسدگو دشمنان را دیده بردوز
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت
خانه ات آباد کاین ویرانه بوی گل گرفت
از پریشان گویی ام دیدی پریشان خاطرم
زلف خود را شانه کردی شانه بوی گل گرفت
پرتو رنگ رخت با آن گل افشانی که داشت
در زیارتگاه دل پروانه بوی گل گرفت
لعل گلرنگ تو را تا ساغر و می بوسه زد
ساقی اندیشه ام پیمانه بوی گل گرفت
عشق بارید و جنون گل کرد و افسون خیمه زد
تا به صحرای جنون افسانه بوی گل گرفت
از شمیم شعر شور انگیز آتش عاشقان
ساقی وساغر می ومیخانه بوی گل گرفت
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
ای خطه ایران مهین ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغ و گل و لاله و سرو و سمن من
تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی از دل محن من ، محن من
دردا و دریغا که چنان گشتی بی من
کز بافته خویش نداری کفن من
امروز همی گویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من ، وطن من
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
یک دو روز است در زمانه
ای به دل آرامی به عالم فسانه
ای که ز تو مانده نکویی نشانه
خاطر عاشقان را میازار
خوش نباشد ز معشوقه آزار
گر بسوزد شمع و پروانه را با زبانه
چون شود روز شمع و شب را نبینی نشانه
می کنی صید مرغ بسته
می زنی سنگ بر شکسته
می کشی با تیغ ستم یار خسته
خستهدلان یکسره در خون نشسته
خویش و سوزی و بیگانه سازی
نیست تو آیین عاشق نوازی
تیر عشقت ای که در سینه ما نشسته
رحمتی کن با دل عاشق زار و خسته
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
ای فسانه فسانه فسانه
ای خدنگ تو را من نشانه
ای علاج ای دل ای دای درد
هم ره گریه های شبانه
با من سوخته در چه کاره
ای فسانه خسا نند انان
که فرو بسته راه را به گلزار
خس به صد سال طوفان ننالد
گل ز یک تار باد است بیمار تو
مپوشان سخن ها که داری
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
سکوت اگر نشانه رضا بود چگونه باور نکنم سکوت گویای تو را
نگاه اگر پیام آشنا بود چرا تمنا نکنم نگاه گیرای تو را
به دلم نقش وفا خطوط مژگان تو زد
به شبم رنگ سحر غروب چشمان تو زد
به چشم مستی بخشم ز عشق اثر می بینم
به جلوهی فروردین شگفتهتر می بینم
چشمانت بود آیینه ای روشن چون دل اهل صفا
تصویری ز سیمای سحر می خندد در این آیینه ها
نگه من به سوی نگهت چو کبوتر برد نامه دل
به هوایت زند پر که مگر شبی آگه به هنگامه دل
گمان برم که خاطر تو رضای عاشقان پسند است
دل تو هر چه خاطر من طلب کند همان پسند است
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
گل پونه های وحشی دشت امیدم وقت سحر شد
خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد
من مانده ام تنها میان سیل غمها
گل پونه ها نا مهربانی آتشم زد
گل پونه ها بی همزبانی آتشم زد
می خواهم اکنون تا سحر گاهان بنالم
افسرده ام دیوانه ام آزرده جانم
گل پونه های وحشی دشت امیدم وقت سحر شد
خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
ذلیل و بیچاره تر از من نیست درروی تو
خمیده شد پشت من از غم چون ابروی تو
گرفته هر کس ز لب لعل توکام دل خود
نشد روا کامم ز تو وای وای بر دل من
به مجلس بیگانگان نوشی باده ناب
به هر کجا می روی با هر کس مست و خراب
خبر نداری ز حال خود با مردم که چه سان
کند بس آزاروستم وای وای بر دل من
کسی چو من قدر تو را کی داند صنما
به راه عشق تو دهم جان و دل به فدا
بیا بنه رسم ستم به یک سو دلبرمن
شوی پشیمان به خدا وای وای بر دل من